با عرض خوش آمد گویی و با تشکر از حسن انتخاب شما بخاطر مطالعه این وبلاگ لطفا در صورتی که مطالب ما را مورد توجه شما قرار گرفت برای دریافت روزانه مطالب علمی دو پیج پایین صفحه و پیج های سمت راست صفحه را لایک بفرمایید لطفا انتقادات و پیشنهادات خود را نیز در صورت تمایل از طریق صفحات فیسبوک ما یا قسمت نظرات منعکس نمایید.

۱۳۹۲ دی ۷, شنبه

یک سحابی سیاره ای به شکل پروانه

تصویر مربوط به یک سحابی سیاره ای به نام NGC 7026,در صورت فلکی ماکیان است که ابر های گازی و گرد و غبار به شکل یک پروانه در آمده اند.سحابی های سیاره ای برخلاف نامشان چیز مربوطی به سیارات ندارند.آنهای پدیده ای با مدت زمان کوتاه هستند که در پایان زندگی ستاره های نسبتا متوسط رخ می دهند که منابع سوخت هسته ای آنها به طرف بیرون رانده می شوند.لایه های بیرونی تر در اثر فشار گازهای داغ هسته پف می کنند.و اتم های آن بر انگیخته می شود و به شکل چراغ فلئورسنت می درخشند.
چراغ های فلئورسنت بروی زمین به رنگ های روشن یافت می شوند که با نئون پر شده اند و رنگ قرمز آن روشن آنها به وسیله ما ورابنفش و نوعی جیوه پر شده است و این سحابی از گازهای درخشان نیتروژن به رنگ سرخ و اکسیژن به رنگ آبی دیده می شود.


کهکشان بچه قورباغه

تصویر مر بوط به کهکشان بچه قورباغه، (به انگلیسی: Tadpole Galaxy) یک کهکشان شکسته مارپیچی میله‌ای است که در چهارصد میلیون سال نوری از زمین و در اژدها (صورت فلکی) شمالی قرار گرفته‌است. ویژگی اصلی آن دنباله‌ای از ستارگان که در حدود ۲۸۰ هزار سال نوری طول داشته و خوشه‌هایی از ستارگان درخشان آبی است.
فرضیه بر این است که یک کهکشان مزاحم جلوی کهکشان اصلی را گرفته و شکل بچه قورباغه را به آن داده است.ستاره های آبی ستاره های جوانتر و تازه کشف شده کیهان را شامل می شوند.گرد و عبار بیشتر قسمت های بیرونی کهکشان و دم آن را فرا گرفته و تخمین زده می شود اندازه دم کهکشان 300 هزار سال نوری باشد.

تصویر نجومی روز جعبه جواهر کارینا

این ساختار غولپیکر بنام NGC 3603 هزاران ستاره جوان را در بازوی مارپیچی کارینا کهکشان راه شیری در فاصله 20000 سال نوری از ما در خود جای داده است در تصویر ستاره ی جوان به رنگ آبی دیده می شود و در کنار ان نیز گرد و غبار فراوان مشاهده می شود که شکلی شبیه یک جعبه جواهر را به آن داده است.

۱۳۹۲ دی ۲, دوشنبه

تصویر نجومی روز یک پیتزا در فاصله 25 میلیون سال نوری زمین

این کهکشان بنام ESO 373-8 در فاصله 25 میلیون سال نوری از زمین واقع شده است.دانشمندان می گویند این کهکشان زندگی خود را مانند یک توپ آغاز کرد و آرام آرام چرخش گاز آن سریعتر شد و شکلی به شکل یک پیتزا به آن داد.سمت راست کهشکشان ستاره های آبی رنگ دیده می شود که ستاره های جوان هستند در مناطق مرکزی نیز گرد و غبار دیده می شود که احتمالا فرآیند ستاره سازی در آن جریان دارد و ستاره های زرد رنگ ستاره های قدیمی تر و مسن تر کهکشان هستند.

ابر های کیهانی سرد و بی ستاره منشا شکل گیری ستاره های کهکشان راه شیری

ستاره های عظیمی که حدقلا 8 برابر جرم خورشید ما را دارند راز و رمز های جالبی دارند.چگونه آنها رشد می کنند در حالی که بیشتر ستاره های راه شیری از انها کوچکتر هستند؟برای یافتن این سوال ستاره شناسان از آتاکاما استفاده کردند و سردترین و تاریک ترین و چال ترین ابرها را برای یافتن نشانه های تپنده از شکل گیری ستاره ها جست و جو کردند.
این اشیا به ابرهای مادون تیره معروف هستند و ما حداکسر در فاصله 10000 سال نوری در ججهت صورت فلکی عقاب جایی که هسته های ابرها بسیار متراکم و دارای جاذبه زیاد است و بنابر این با استفاده از فشار گازها از خود حفاظت می کنند قرار دارند.و از ریزش آنها ستاره های جدید هم اندازه خورشید اگر ستاره شروع به درخشیدن نکرده باشد شکل می گیرد.که می شود به این نکته اشاره کرد که یک چیز فواق العاده از ابر محافظت می کند.
یک هسته بی ستاره می تواند نیرویی را نشان دهد که با فشار جاذبه به تعادل رسیده باشد و شکل گیری ستاره اجازه می دهد مقادیر زیادی از مواد تجمع یابند و یک ستاره مثل خورشید ما شکل بگیرد.دانشندان دانشگاه فلوریدا امرو در مجله اختر فیزیک ایده ای را چاپ کرده اند که پیشنهاد می دهد ستاره های بزرگ و ستاره هایی مانند خورشید از یک مکانیسم شکل گیری ستاره پیروی می کنند تنها تفاوت در اندازه ابر والد آنهاست.
ستاره های متوسط مانند خورشید ما زندگی را بطور متراکم آغاز می کنند اما غلظت کم هیدروژن و هیلیون و دیگر عنصار ابر مولکولی وجود دارد پس بعد از ایجاد ابر اولیه گاز و مواد اطراف آن تحت جاذبه در قسمت مرکزی آن فرو می ریزد و مد صفحه را مجبور به چرخش می کند و می تواند ستاره تشکیل شود و بعد از تجمع مواد همجوشی هسته ای در مرکز آن آغاز می شود.
در حالی که این مدل می تواند برای بسیاری از شکل گیری های ستاره های بزرگ در کهکشان راه شیری نیاز باشد یک چیز بیشتری برای توضیح شکل گیری ستاره های پرجرم تر مورد نیاز است.یک نیروی اضافی نیاز است که تعادل را بین فرآیند طبیعی فروپاشی برقرار کند.در غیر این صورت باید کهکشان ما یک جمعیت ستاره ای یکنواخت داشته باشد.
دو مدل جداگانه برای شکل گیری ستاره ها لازم است اولی برای ستاره های مانند خورشید و دومی برای ستاره های بسیار بزرگ تر
یک تیم از ستاره شناسان آمریکایی انگلیسی و ایتالیایی با استفاده از آلاما به داخل هسته در جست و جوی اثر شمیایی دوتریوم و ایزوتویبه درجه حرارت این ابرها را ثبت مردند در شکل گیری ستاره دوتریوم مهم است زیرا در درجه پایین تمایل به اتصال با مولکول های خاصی را دارند هنگامی که ستاره گرم می شود دوتریوم را از دست می دهد و هیدروژن به جای آن جانشنین می شود.
مشاهدات این تلسکوپ مقدار زیادی دوتریوم را نشان می دهد که نشان می دهد ابر سرد و بدون ستاره است.این نشان می دهد یک نیرویی از فروپاشی هسته جلوگیری می کند و زمان کافی را برای شکل گیری یک ستاره عظیم فراهم می کند بعضی از محققان معتقد هستند که میدان های مغناطیسی قوی مانع از سقوط سریع آن می شوند.
مشاهدات جدیدد آلاما نشان می دهد که ستاره سازی کاملا به یک مهدکودک شبیه است و طبیعت نقش مهمی در پرورش ستاره دارد و یک توده کوچک می تواند ده ها یا صد ها بار بزرگتر شود.


تصویر نجومی روز سحابی رتیل

تصویر مربوط به سحابی رتیل است که در فاصله 160،000 سال نوری از زمین قرار در صورت فلکی ماهی زرین قرار دارد.که توسط نیکلاس لوییس د لاکایله و در سال ۱۷۵۱ کشف شده است این سحابی یکی از بزرگترین کارخانه های ستاره سازی است.این تصویر بسیار زیبا که اخیرا در سایتها منتشر شده است توسط یک ستاره شناس آماتور گرفته شده است.

دانشمندان استرالیایی می گویند نوع جدیدی از انفجار پرتو گاما را کشف کرده اند.

ستاره هایی که به شکل یک ستاره نترونی سقوط می کنند انرژی زیادی را برای تولید امواج رادیویی دارند در هر حال آنها به سیاهچاله تبدیل می شوند و تمام انرژی خود را در نهایت بصورت فلش های پر انرژی گاما در می آورند.ستاره شناسان جمعیت جدیدی از ستاره های در حال انفجار را کشف کرده اند که امواج رادییی خود را قبل از سقوط به سیاچاله خاموش می کنند.این ستاره های در حال انفجار تمام انرژی خود را یک بار در آخرین انتشار بصورت قوی و پر انرژی تابش می کنند و یک انفجار اشعه گاما قبل از مرگ ترتیب می دهند.
تا به حال فکر می شد اشعه گاما از طریق فروزنش رادیویی دنبال می شود.اکا یگ تیم ستاره شناسی استرالیایی بعد از مطالعه یک تصویر فوق العاده حساس از پرتو گاما بدون فروزنش می گوید تئوری های فعلی نادرست است این تیم 200 مشاهده جداگانه انجام داد و هیچ اثری از فروزنش رادیویی پیدا نکرد.
استدلال بر این است که دو نوع انفجار متمایز گاما در ستاره های در حال انفجار وجود دارد.
تصور می شود انفجار گاما هنگام تولد یک سیاهچاله یا ستاره نترونی که دارای هسته فوق العاده متراکم است رخ می دهد اما ستاره های نترونی دارای میدان های مغناطیسی میلیون ها بار قوی تر از ستاره ها هستند.
-----
انفجار پرتو گاما یا فوران پرتو گاما یا GRB (به انگلیسی: Gamma-ray burst) به فوران ناگهانی و شدید پرتو گاما در اعماق کیهان گفته می‌شود. این پدیده ده‌ها سال به عنوان یکی از پدیده‌های مرموز اخترشناسی شناخته می‌شد. امروزه معلوم شده‌است که برخی از این انفجارها مربوط به ابرنواخترها، و برخی دیگر مربوط به مگنتارها هستند.


۱۳۹۲ آذر ۲۸, پنجشنبه

انفجار های قدرتمند باستانی نوع جدیدی از ابرنواختر ها را تشریح می کند.

ستاره شناسان با برسی بقایای ابر نواختر SNLS دو تا از دورترین ابر نواختر های شناخته شده را در فاصله ده میلیارد سال نوری کشف کرده اند.
این کشفیات تازه گیج کننده هستند زیرا مکانیزم اصلی ابر نواختر ها این است که ستاره های بزرگ هنگام فروپاشی به سیاهچاله یا ستاره نترونی عادی تبدیل می شوند و این مکانیسم این درخشندگی شدید را تمی تواند توضیح دهد.
در ابتدا دانشمندان هیچ عقیده ای در باره این اجسام نداشتند و فکر می کردند آنها ممکن است ابر نواختر باشند و در کهکشان ما یا یک کهکشان دور از ما قرار داشته باشند.
اما یک دانشمند نشان داد که این ابرنواختر ها دارای درخشندگی و انرژی بسیاری هستند.
یکی از این ابرنواختر های کشف شده بنام SNLS-06D4eu در فاصله بسیار دوری که ممکن است قرار دارد و به نظر می رسد جزو " انواع جدیدی از ابرنواختر هایی که در حال ظهور هستند و به نام ابرنواختر های فوق العاده درخشان هستند و حاوی هیچ هیدروژنی نیستند" می باشند.
مطالعات جدید نشان می دهد که این نوع ابر نواختر ها با انرژی ایجاد یک مگنتار تغذیه می شوند.مگنتار ها ستاره های نترونی بسیار مغناطیسی هستند ککه صدها بار در ثانیه می چرخند.و جرم خورشید و میدان مغناطیسی به اندازه یک شهرستان را دارند.
با همکاری دایل کاسن از برکلی و لارونس برکلی مدل هایی از ابر نواختر ها شرح داده شده است که داده هایی از یک انقجار ستاره ای یک مقدار کوچکتر از خورشید که غنی از هیدروژن و اکسیژن است شرح داده شده است.این ستاره احتمالا اول بزرگتر بوده است اما لایه بیرونی آن قبل از انفجار فرو ریخته و هسته آن باقی مانده است.
این ستاره منحصر به فرد تر است زیرا یک چرخش بسیار سریع دارد و زمانی که مرد هسته آن چرخید تا یک غول مغناطیسی بزرگ را تشکیل داد و چرخش باعث خشم مغناطیسی این غول شد.


این ابرنواختر های خیلی دور از زمان انفجاری که باعث انبساط جهان شده است اشعه ماورا بنفش منتشر می کردند و زمانی که طول موج آنها به فروسرخ افزایش یافت در زمین قابل مشاهده شده اند. و زمانی منتشر شده اند که جهان فقط چهار میلارد سال قدمت داشت و این نوع ابر نواختر ها بسیار نادر هستند و از هر 10000 ابر نواختر شاید یکی از آنها به این شکل باشند و به نظر می رسد در کهکشان های بدوی اتفاق افتاده باشند که مقادیر کمتری از عناصر سنگین تر از هیدروژن و هیلیوم را که در جهان اولیه شایع بوده اند داشته باشد.

۱۳۹۲ آذر ۲۴, یکشنبه

سقوط جهان هستی نزدیک تر از آن چیزی که قبلا تصور می شد اتفاق خواهد افتاد.

منبع : phys.org
شاید فردا اتفاق بیفتد شاید یک میلیون سال دیگر.فیزیکدانان مدتی است پیش بینی می کنند که جهان یک روز سقوط می کند و هرچیزی در آن است به یک توپ کوچک سخت فشرده می شود.محاسبات جدید از فیزیک دانان دانشگاه سودرن دانمارک این پیش پیشبینی را تایید می کند.و نتجه گیری می کنند که خطر سقوط جهان بیشتر از آن است که قبلا تصور می شد.
دیر یا زود یک تغیر رادیکال در نیروی جهان سبب خواهد شد که هر ذره در داخل ان بطور شدید سنگین شود.حتی دانه شن های روی زمین هر سیاره ای در منظومه شمسی و همه کهکشان ها میلیون ها و میلیاردها بار سنگین تر از امروز خواهد شد.و این نتایج فاجعه بار وزن جدید همه مواد را در داخل یک توپ کوچک بسیار گرم فشار خواهد داد و جهانی که می شناسیم دیگر وجود نخواهد داشت.
و این فرآیند قوی فاز اتقال نام خواهد داشت و بسیار شبیح به اتفاقی خواهد بود که برای مثال آب بخار شود یا یک آهنربای بسیار قوی مغناطیس خود را از دست بدهد.در این فرآیند انتقال اگر یک حباب ایجاد شود میدان هیگز آن با میدان هیگز عادی تفاوت خواهد داشت.و یک نوع دیگر از کیهان آغاز خواهد شد.اگر این نتایج ارزشمند با انرژی کمتر و حباب بزرگتر باشد حباب با سرعت نور در تمام جهات گسترش خواهد یافت و همه مواد در داخل حباب به یک جرم خواهند رسید که سنگین تر از چیزی خواهد بود که در بیرون حباب خواهد بود پس بنابر این آنها همدیگر را به یک مرکز فوق سنگین فشار خواهند داد
تئوری ها و محاسبات زیادی در مورد فاز انتقال پیش بینی شده است محاسبات قبلی غیرقابل اعتماد بوده اند حالا محاسبات دقیق تر شده اند و ما دو چیز را می بینیم بله و کیهان سقوط خواهد کرد.یک سقوط از محاسبات قبلی بسیار محتمل تر است.
این فاز انتقال از جایی شروع خواهد شد که کیهان از آنجا گسترش یافته است شاید سقوط هم اکنون نیز از جایی در کیهان شروع شده است و آن قسمت همه چیز را از بقیه جهان می خورد و شاید سقوط از جایی در فاصله یک میلیارد سال آغاز شده است.
بیشتر و بطور خاص سه معادله اصلی در این مورد مورد مشاهده قرار گرفته می شود که تابع بتا نامیده می شود که پیش بینی می شود به تعین تابع قدرت تکامل بین ذرات نور و الکترون و همچنین بوزون های هیگز و کوارک ها بستگی داشته باشد.
بنا بر این فیزیکدانان بروی یک معادله در زمان کار می کنند و حالا فیزیکدانان از CP3 این سه فاز را مورد مشاهده قرار می دهد و بروی این سه فاز با همکاری یک دیگر کار می کنند زمانی که هر سه فاز باهم مورد تایید قرار گرفتند این موضوع بیشتر از زمای که یک فاز تایید شده بود .توسط فیزیکدانان مورد تایید قرار گرفت
تئوری های فاز انتقال تنها تئوری هایی نیستند که نابودی جهان را پیش بینی می کنند بنا بر این بنام بیگ کرانچ نامیده می شوند.این تئوری ها بر پایه اطلاعات بیگ بنگ و شکل گیری کائنات قرار دارد بعد از بیگ بنگ تمام مواد از قسمت کوچکی از کیهان خارج شد.و گسترش هنوز ادامه دارد.در هر حال این گسترش متوقف خواهد شد و مواد همدیگر را جذب خواهند کرد و در درون یک نقطه جمع خواهند شد.این را بعنوان بیگ کرامچ می خوانند.
تحقیقات اخیر نشان داده که گسترش کیهان شتاب گرفته و هیچ دلیلی به جز سقوط کیهان از مشاهدات کیهانی نشان داده نمی شود.بنابراین شاید آن بیگ کرانچ نباشد و سبب نابودی کیهان شود
اگرچه بر طبق محاسبات جدید سقوط کیهان هم اکنون محتمل تر از قبل است و محتمل است ولی ممکن است اتفاق هم نیفتد.و پیشنیاز تغیر کیهان بر اساس شرایط بنیادی شامل ذرات هیگز را دارد اگر کیهان از ذره های کشف نشده تشکیل شده باشد اساس نظریه فاز انتقال از بین می رود.و انحطاط کیهان کنسل می ود.در این سالها صدها ذره بنیادی کشف شده اند اما ذرات کمی مانند هیگز کشف شده اندو پژوهشگران به دنبال ذرات بنیادی جدید با انرژی بالا هستند
در CP3 دانشمندا متقاعد شدند که هیگز تنها ذره بنیادی نیست و از ذرات کوچکتری بنام کوارک های تکنوئیکی تشکیل شده است.همچنین نظریه تقار فوق العاده به وجود ذرات دیگر کشف نشده ای در دیگر نقاط جهان را پیش بینی می کند.بر طبق این نظریه سکترون برای الکترون و فوتینو برای فوتون و غیره وجود خواهد داشت. 


۱۳۹۲ آذر ۲۱, پنجشنبه

نظریه جدید درباره فاز انتقال مواد از یک جهان دیگر به جهان ما

زمانی که کائنات گسترش پیداکرد و زمان و فضا گرم شدند توانستند پدیدار شوند بدون نیاز به هر چیزی مانند بیگ بنگ.این فاز انتقال بین فضای خالی و کیهان در حال گستش یک توضیح ریاضی دارد که توسط تیمی از دانشگاه وینا با هاروارد و ام آی تی شرح داده شد که این ایده پشت نتایج قابل توجهی از ارتباط بین میدان کوانتمی و تئوری نسبیت انشتین قرار داشت.
همه می دانند که انتقال بین فاز مایع و گازی انجام گرفته است.پس بنابراین فضا و زمان می توانند دستخوش فاز تغیر شده باشند.فیزیکدان معروف استیون هاوکینگ در 1983 به این موضوع اشاره کرد آنها محاسبه کردند که فضای خالی می تواند دز شرایط خاصی به سیاهچاله تبدیل شود.
آیا در یک فرآیند مشابه گسترش کائنات می تواند ایجاد شود؟دانیل گرومیلر از دانشگاه وینا تخمین می زنند این نیازماند دمای بسیار وخیم در هر خلا است و فضا و زمان مسطح داخل یک کائنان در حال گسترش با یک توده وارد شده اند"این فضا و زمان خالی با حباب های داغی از یکی از فضا و زمان های دیگر گسترش می یابد و کل فضا و زمان را شامل می شود.
برای محیا شدن این امکان کائنات چرخید بنا بر این این دستور العملی برای آفرینش کائنات بود.حرارت اعمال شد و چرخید.در هر حال این به یک چرخش نیاز داشت که یک چرخش کوچک در مرحله اولیه بود بنا بر این یک فضا و زمان در یک بعد فضایی اتفاق افتاد اما دلیلی وجود ندارد که این برای یک جهان سه بعدی درست باشد.
جهان ما به نظر نمی رسد که یک از این راه به وجود آمده باشد فاز انتقال مدلی است که جایگزین بیگ بنگ باشد امروزه بسیاری از نظریات در مورد جهان اولیه به چالش کشیده شده است.اما فاز انتقال می تواند چگونگی مدل ریاضی فضا و زمان را توصیف کند.
تئوری جدید که به اصطلاح منطقه بعدی است بنام ADS-CFT که در سال 1997 در نتیجه تحقیقات بنیادین مطرح شد توصیف عجیبی از جاذبه و تئوری میدان های کوانتمی ارائه داد.در اولین نگاه این عادی نیست ولی در موارد مخصوصی برعکس تئوری ها اتفاق می افتد.بر طبق این تئوری میدان کوانتمی می تواند بر طبق تعریف در مورد تئوری جاذبه برعکس باشد.این مانند سقوط یک سنگ از گاز داغ به داخل زمین می تواند شگفت انگیز باشد.
در این نظریه میدان کوانتمی در یک بعد کمتر از میدان گرانشی توصیف شده که اصل هولوگرافی می نامند مانند یک هلوگرام دو بعدی که یک شی سه بعدی را رسم کند.میدان کوانتمی فضایی دو بعدی می تواند یم شرایط فیزیکی سه بعدی را توصیف کند.
برای این کار گرانش اغلب در یک شکل هندسی عجیب و غریب توصیف می شود.که با اصطلاح فضای ضد دو خواهر که مقداری با شکل هندسی ما از صطح مسطح فرق دارد توصیف مورد استفاده قرار می گیرد.اما برای مدت طولانی مدل هایی نشان دادن این وجود نداشت.
سال قبل دنیل گرامیلر و همکارانش این مدل دو بعدی را ترسیم کردند و در حال حاضر مدل انتقال گاز در نظریه کوانتمی به خوبی شناخته شده است.اما این به این معنی نیست که این نظریه فاز انتقال را به خوبی نمایش می دهد.
دانیل می گوید این موضوع یعنی انتقال یک فاز و فضا و زمان در حال گسترش برای ما یک راز بود و غیر قابل قبول بود اما محاسبات بعدی این ما را به درک این روابط رساند.
تصویر مرحله عمر کیهان را بصورت نردبانی نشان می دهد.

۱۳۹۲ آذر ۱۹, سه‌شنبه

تئوری کوانتمی جدید از سفر در زمان"آیا ما می توانیم از گذشته کپی های متعدد بگیریم؟"

دیوید دویچ یکی از پیشتازان کوانتم و فیزیکدان آکسفورد یک مدل ساده از سفر کوانتمی می گوید سفر در زمان با مقداری تناقض می تواند اگر به گذشته برگردیم اتفاق بیفتد.برای مثال اگر کسی به گذشته سفر کند و پدر بزرگش را بکشد در پارادوکس پدر بزرگ ایرادی که برای مسافر زمان پیش می آید این است که آن فرد هرگز متولد نشده است!در نتیجه قادر نخواهد بود در زمان سفر کند تا پدربزرگش را بکشد پس در نتیجه تعدادی از پارادوکس ها استدلال می کند که گذشته ابدا قابل تغیر نیست.
این سوال که چگونه شما می توانید وجود داشته باشید و به عقب برگردید تا پدر بزرگتان را بکشید وجود دارد؟به این معنی که اگر شما پدر بزرگتان را بکشید شما نصف احتمال وجود خود را از دست داده اید.و شما با یک نیمه وجود دارید و به گذشته برگشته اید تا پدر بزرگتان را بکشید.
اما پارادوکس پدر بزرگ تنها پیچیدگی سفر به زمان ذشته نیست مشکل دیگر قائده عدم شبیه سازی است.که از سال 1982 به صورت یک حقیقت در کوانتم فیزیک آمده است که به اصل عدم قطعیت هازنبرگ معروف است که با هر کدام می توان موقعیت یا حرکت ذره را تعین کرد.که بر اساس آن نمی توان از ذرات زیر اتمی زیراکس گرفت شما می توانید به یک صفحه نگاه کنید اما متاسفانه نمی توانید از داده های کوانتمی کپی بگیرید مگر اینکه داده ها را به شکل داده های کلاسیک در بیاورید این به ما کمک می کند تا بفهمیم چگونه داده های کوانتمی را پردازش کنیم.
اما اگر منحنی کوانتمی اجازه کپی داده ها را در قسمت های مختلف فضا را بدهد چه؟
مکان های خاصی در فضا و زمان بنام کرمچاله وجود دارد که اگر شما به آن بپرید در بعضی از نقاط گذشته ظهوری خواهید کرد بر طبق بهترین اطلاعات فیزیک این حلقه ها رد نشده اند اما پردازش اطلاعات کوانتمی نتایج عجیب و غریبی دارد.
ذره بعد از ورود به این حلقه در نقاطی از زمان اجازه عبور می یابد به معنی دیگر ذره نیاز دارد که خودش را در سفر به گذشته حفظ کند.
در بعضی از مفاهیم ذره اجازه می یابد که اطلاعات خود را در نقاط مختلفی از فضا ذخیره کند زیرا شما آن را به زمان دور می فرستید.این شبیه این است که شما ورژن های مختلفی از ذره را در نقاط مختلفی از زمان در دست داشته باشید و بتوانید کپی های بیشتری از ذره را بخوانید اما موضوع این است که شما سعی می کنید گذشته را تغیر دهید.
برای حل این مشکل بر اساس این مدل شما فقط می توانید بخشی از گذشته را مورد تغیر دهید که با وجود شما سازگاری داشته باشد و در تناقض نداشته باشد.
محققان استدلال می کنند که رویکرد وایلد ممکن است دارای اشکالاتی باشد برای مثال حلقه امکان کپی کردن اطلاعات را نداهد.
قضیه شبیه سازی نیز می تواند نقض شود و کپی اطلاعات کوانتمی مانند اطلاعات اینترنتی توسط افرادی که به حلقه دسترسی دارند شکسته شود و اطلاعات کوانتمی نیز باید مانند اطلاعات کوانتمی رمزگذاری شود.دانشمندان می گویند این مدل نیازمند برسی بیشتر است.

تصویر نجومی روز چشم(دجال) MyCn18 !

این سحابی بنام MyCn18 در فاصله 8000 سال نوری زمین قرار دارد و توسط مارگارت مایل در بین سالهای 1918 تا1924کشف شد . و سحابی به وسیله گازهای ستاره ای در حال گسترش است یک کوتوله سفید نیز در مرکز سحابی قرار دارد.این تصویر در 1995 به وسیله هابل از سحابی برداشته شده و در تصویر نیتروژن به رنگ قرمز . هیدروژن به رنگ سبز و اکسیژن آبی دیده می شود.

۱۳۹۲ آذر ۱۸, دوشنبه

دانشمندان می گویندجهان ابتدایی دارای گرد و غبار کمتری بوده است!

یک تیم تحقیقاتی بین المللی به رهبری دانشگاه سوینبرن که موفق شده گرد و غبار یک کهکشان به نام IZw 18 را اندازه گیری می کند و گرد و غبار این کهکشان بسیار کم است و اندازه دانه ها صد بار کوچکتر از مقدار مورد نظر بشاد این کهکشان در دور ترین نقطه جهان قرار دارد و اطلاعات زیادی را در مورد کهکشان های مشابه و آنچه در کهکشان های اولیه که اتفاق افتاده به ما می دهد.
 دکتر فیشر می گوید می گوید این نتایج ممکن است حاکی از این باشد که کهکشان های اولیه دارای گرد و غبار کمتری بوده اند. این کهکشان نمونه ای از کهکشان هایی است که فرآیند ستاره سازی در آن بسیار شدید است و در مرحله انتفال به رنگ سرخ رنگ است و مقدار زیادی هیدروزن و فلزات را در خود دارد.میدان تابشی این ستار 200 برابر قوی تر از راه شیری است.
 این کهکشان در فاصله 59 میلیون سال نوری از ما قرار دارد.ستاره شناسان باور دارند میلیاردها ستاره جوان در این کهکشان ها در حال شکلگیری هستند.هیدروژن و هیلیوم و مواد تشکیل دهنده این کهکشان در انفجار بزرگ تشکیل شده است و حباب های گاز توسط بادهای ستاره ای از ابرنواختر های قبلی از نسل ستاره های قبلی این کهکشان قبلی در این کهکشان حال حمل شدن هستند.

۱۳۹۲ آذر ۱۴, پنجشنبه

"واکنش شبح کوانتمی""ایجاد کرمچاله بین ذرات گرفتار شده درسیاهچاله ها

درگیری کوانتمی پدیده ای گیج کننده از مکانیک کوانتم است که انشتین از آن بعنوان عمل شبح وار راه دور از آن یاد کرد اما حالا فیزیک دانان از دانشگاه واشینگتن و دانشگاه استونی بوک در یک ایده جدید می گویند که این ویژگی ها می تواند در کرمچاله ها به هم وصل شود و یک میانبر سریع برای عبور از بخشی از جهان به بخش دیگر آن باشد.در گیری کوانتمی زمانی رخ می دهد که یک جفت از ذرات در مسیر بر همدیگر اثربگذراند و رفتار یک ذره نسبتش را با بقیه ذرات مشخص کند برای مثال اگر یک ذره در یک جهت بچرخد بقیه ذرات در اسپین مخالف آن بچرخند.
قسمت شبح وار در تحقیقات گذشته ثابت شده است.اگر رفتار یک ذره در اتاق یا کهکشان تغیر کند رفتار ذره دیگر که هر چقدر از هم دور باشند رفتار ذره دیگر دچار تغیر می شود
تحقیقات اخیر نشان می دهد که این ویژگی در یک کرمچاله که دوسر آن سیاهچاله باشد یا حتی یک سر آن سیاهچاله باشد وجود دارد و آنها از طریق یک کرمچاله به هم متصل می شوند.اگر کسی در سیاهچاله گرفتار شود کسی قادر به برقراری ارتباط با وی نخواهد شد و زمانی که به بیرون از سیاهچاله بپرد می توانند با هم ارتباط بر قرار کنند.
کار کوانتم مکانیک و ریاضی نشان می دهد که یک هم ارزی بین مکانیک کوانتمی و پدیده های فیزیکی دیده می شود که دانشمندان می توانند برای درک بیشتر از سیستم های کوانتمی استفاده کنند.


۱۳۹۲ آذر ۱۳, چهارشنبه

رقص گرانشی دو سیاهچاله

ستاره شناسان دو سیاه چاله را در مرکز یک کهکشان کشف کردند که مانند رقص دو زوج به دور همدیگر می چرخیدند این تصور نادر با کمک شبکه مادون قرمز میدان بررسی اکسپلورر ناسا یا WISE بدست آمده است.
بر طبق مشاهدات تلسکوپ استرالیایی کمپکت و تلسکوپ برج جنوب در شیلی مشخص شد این کهکشان دارای ویژگی های غیر عادی است.شامل جت های موج دار که سیاهچاله باعث می شود که جت ها از یک جت به جت دیگر نوسان کنند.
ما فکر می کنیم که سیاهچاله جت ها ر از طریق همدیگر تکان می دهد و باعث ایجاد یک نیروی گرانشی در هم آمیخته می شود.
این یافته ها می تواند به دانشمندان اطلاعات بیشتری در مورد ادغام سیاهچاله ها با یک دیگر بدهد.این تصویر از طریق تجزیه و تحلیل میلیون ها تصویر مختلف بدست آمده است
در ابتدا دانشمندان فکر می کردند که این اتفاق بخاطر تشکیل یک ستاره در مقیاس بزرگ است اما برسی های بیشتر یک شکل مارپیچی غول آسا از دو ستاره مرده و ادغام دو سیاهچاله را داد.
تصور می شود که هر کهکشات تقریبا یک سیاهچاله بزرگ پرحرم با جرم میلیاردها برابر خورشید را دارد که به وصیله آدمخوری کهکشانی(خوردن اجسام)به آن مقدار بزرگ شوند.اما این رقص تانگو گرانشی از ادغام دو سیاهچاله به وجود آمده است.اما رقص این تو سیاهچاله به آرامی از فاصله چند هزار سال نوری انجام شده و سیاهچاله ها به هم نزدیک تر شده اند و فاصله آنها به چند سال نوری رسیده است.در این مورد سیاهچاله ها بعنوان سیاهچاله های دوتایی یا جفت سیاهچاله نامیده می شوند که توسط تعداد معدودی از تلسکوپ های بسیار قوی قادر به شناسایی هستند این جفت سیاهچاله توسط WISE در فاصله 3.8 میلیارد سال نوری زمین شناسایی شده است
تصاویر رادیویی تلسکوپ کمپکت استرالیا ماهیت دوگانه سیاهچاله و تصاویر WISE لغزش جت ها را تشخیص داد و یک الگوی زیگزاگی ارائه داد دانمشندان می گویند که فقط یک سیاهچاله عظیم قدرت موجدار کردن جت ها و تغیر شکل آنها را در محیط اطرافش دارد.
داده های تلسکوپ Gemini  جنوبی نیز نشانه های مشابهی از وجود یک دیسک انبوه مواد در اطراف سیاهچاله هار نشان می دهد.
دانیل استرن از JPL می گوید ما با یک سیستم مرموز طرف هستیم که دارای خواص غیر معمول از جمله جت های غیر معمول و دیسک پیوسته مواد در اطراف دو سیاهچاله  است و ساده ترین نوضیح ادغام دو سیاهچاله است.
مر حله نهایی ادغام دو سیاهچاله ارسال امواج گرانشی از طریق فضا و زمان است ومحققان در مورد این امواج بروی تپ اختر ها مطالعه می کنند.


۱۳۹۲ آذر ۱۱, دوشنبه

نوع جدیدی از سیاهچاله ها که توسط کوازار احاطه شده است کشف شد.

همانند منظومه شمسی هر کهکشان بزرگی در مرکزش یک سیاهچاله عظیم را دارد که توسط حلقه ای از گاز داغ بنام کوازار احاطه شده است.
این گاز نوع جدیدی از کوازار است که در دوجهت می چرخد یکی در جهت زمین اما یگری با سرعت بالا در حال دور شدن از زمین به سمت سیاهچاله کوازار و همانطوری که از اثر دوپلر می توانید برای فهمیدن دور شدن یا نزدیک شدن هواپیما به خودتان استفاده کنید می توان با اثر دوپلر فهمید که آیا این گاز در حال حرکت به سوی زمین است یا به طرف سیاهچاله ای می رود که میلیون ها یا میلیاردها برابر جرم خورشید را دارد.این دیسک کوازار بزرگتر از مدار زمین است و دمای بیشتر از سطح خورشید را دارد در نتیجه نوری تولید می شود که در سراسر جهان دیده می شود.
یک تیم آلمانی موفق به کشف این کوازارهای غیر عادی با داده های دوربین sky survey شد.سقوط ماده به داخل سیاهچاله متعجب کننده نیست اما چیزی که ما پیدا کردیم در حقیقت شگفت انگیز است و با تئوری های امروزه پیش بینی نشده است.مانند گازی که تنها در یکی از هر ده هزار کوازار یافت می شود و تنها هفده مورد شناخته شده از آن وجود دارد.
این گاز باید به داخل سیاهچاله سقوط می کرد اما بصورت حبابی به دور سیاهچاله دمیده شده است و گرما و نور یک کوازار را با بیست در صد سرعت نور به طرف ما ارسال می کند اگر گاز به داخل سیاهچاله سقوط می کرد ما متوجه وجود آن نمی شدیم.پس بنابراین مشاهده گازی که سقوط نکرده است بسیار نادر است.هیچ چیز غیر معمولی در مورد این کوازار ها وجود نداشت اگر ما می توانستیم سقوط آن را ببینیم چرا در مورد بقیه کوازار ها قادر به دیدن آن نیستیم؟
یکی از توضیحات در مورد این اشیا می تواند این باشد که این گازها به دور سیاهچاله ها می چرخند به همین خاطر به داخل آن سقوط نمی کنند.و این گازها در دیسک های گازی بسیار تحت فشار قرار دارند و بادی آنها را از ما دور میکند در این مورد یک مورچه را تصور کنید که از مرکز به سمت لبه در حال چرخش است این مورچه نصف زمان شما و دو برابر شما قادر به حرکت خواهد بود این فرضیه در مورد گازها نیز ثابت است.ولی در هر حال حرکت این کوازار ها غیر عادی است و گروهی از دانشمندان آمریکایی و کانادایی در حال برسی های بیشتر برای تغیر مدل کوازارها و بادهای آنها هستند

جهان هستی در حال گسترش به کجاست؟

بیا به این سوال پاسخ بگوییم که چرا کائنات در حال گسترش است ؟و جهان به داخل چه چیزی در حال گسترش است؟و چه چیزی در خارج از جهان وجود دارد؟شاید هر ستاره شناسی یک سوال برای این جواب داشته باشد و جواب ها گیج کننده است ولی پاسخ کوتاه این است که این یک سوال بی معنی است جهان به داخل هر چیزی در حال گسترش نیست!آن فقط در حال گسترش است.

تعریف کائنات شامل همه چیز می شود اگر کسی از بیرون از کائنات نیز به آن نگاه کند جزوی از آن است.بیرون از جهان نیز در هر حال جزوی از آن محسوب می شود
در هر حال جهان یا بی نهایت و نا محدود است یا دارای مرز و محدوده است.زمانی که ما گسترش جهان را بعد از بیگ بنگ تصور می کنیم تصویری از پخش شدن سپری از یک نقطه را به ما می دهد.اما این مقایسه دقیق نیست.یک مقایسه بهتر مقایسه جهان با یک بالن "دو بعدی"در حال گسترش است.اگر شما یک مورچه در زیر بالن بودید و بالن را از بالا نگاه می کردید جهان زیرتان را مسطح می دید.
حال تصور کنید بالن غیر مسطح بود به هر طرف نگاه می کردید مورچه های دیگر در حال دور شدن از شما بودند.در یک سطح مسطح و صاف هر چیزی که بروی آن را برود در هر حال به نقطه آغازین خود باز می گردد.

حال شما یک شی دایره مانند را تصور کنید که در حال گسترش است شاید شما تعجب کنید ولی مغز دو بعدی مورچه قادر به گسترش یک جسم سه بعدی نیست.بالن ممکن است یک مرکز داشته باشد ولی سطح دارای مرکز نیست.فقط یک شکل است که داوم در حال گسترش به اطراف است.و هنوز شما در حال سفر به اطراف بالن هستید در حالی که آن گسترده تر و گسترده تر می شود.
برای درک بهتر از جهان ما نیاز به اندازه گیری اجسام در یک بعد داریم.از بعد دوم به بعد سوم در یک جهان چهار بعدی جاسازی شده است. ستاره شناسان فکر می کنند اگر شما به هر جهت سفر کنید دوباره به مکان اول خود باز خواهید گشت.اگر شما به اندازه کافی به فضا خیره شوید پشت سرتان را نیز خواهید دید.
و به این ترتیب با گسترش بیشتر و بیشتر جهان مدت زمان بیشتری طول خواهد کشید اما رفتن به هیچ جهتی نمی تواند شما را از این جهان خارج کند.حتی اگر شما با سرعت نور نیز حرکت کنید فقط با سرعت بیشتری به موقعیت اولیه خود باز خواهید گشت.کهکشان های دیگر را می بینیم که با سرعت از ما دور می شوند مثل اینکه مورچه بقیه مورچه ها را بروی سطح یک بادکنک در حال دور شدن از خود ببیند.
برای یک قیاس بزرگتر می توان جهان را بصورت یک کیک کشمشی فرض کرد که کشمش های آن که سیارات هستند در حال دور شدن از همدیگر هستند ولی شما در سفره می توانید کیک را در هر جهتی قرار دهید و کشمش ها به مکان اولیه خود باز گردند به یاد داشته باشید که دید ما از جهان سه بعدی است در صورتی که می توانستیم یک دید چهاربعدی از جهان داشته باشیم می توانستیم بهتر این موضوع را درک کنیم.