منبع dailygalaxy.com
ترجمه رامین فخاری
سوال اینکه چگونه ستاره های پرجرم عمر کوتاهشان را زمانی که تبدیل به ابرنواختر می شوند سپری می کنند مورد توجه ستاره شناسان است.بر طب تئوری استاندارد که تنها بروی ستاره های مجرد قابل اجرا است،تنها ستاره های سرد و گسترش یافته(ابر غول های قرمز)یا آبی و گرم(ولف رایه)قادر هستند تا تبدیل به ابرنواختر شوند.در هر حال شواهد در حال رشد پیشنهاد می دهد که بیشتر ستاره های بسیار پرجرم تنها نیستند بلکه به یک سیستم دوتایی با فعل و انفعالات شدید تعلق دارند.مراحل انتقال جرم بین اعضای سیستم های دوتایی در مسیر تکامل ستاره ها تاثیر گذار است.به این معنی که بسیاری از سناریوهای بالقوه برای مراحل نهایی اجداد ابرنواختر ها وجود دارد.
ابرنواختر SN 2011dh که در سال 2011 در کهکشان گرداب M51 در فاصله 24 میلیون سال نوری زمین قرار دارد به وقوع پیوست،بعنوان یک مثال خوب که به وسیله تئوری استاندارد قابل توضیح نیست معرفی شد.به نظر می رسد که یک ستاره ابر غول زرد در محل ابرنواختر در تصویر بدست آمده از قبل از انفجار تشخیص داده شده باشد،اما ستاره های غول زرد به تنهایی هستند و و قابلیت تبدیل به ابرنواختر را ندارند.بحث پدید آمده در جامعه اختر شناسی در میان کارشناسان مختتلف پیشنهاد می دهد که جد واقعی باید یک ستاره روشن آبی مشاهده نشده مانند یک ستاره ولف رایه باشد.
در هر حال تیم مطالعات نشان داد که این ستاره در حال انفجار باید مانند یک ابرغول زد گسترش یافته باشد و باید متعلق به یک سیستم دوتایی باشد.
در ماه مارس زمانی که تیم ناپدید شدن غول زرد را مشاهده کرد نشان می داد که که آن یک ستاره آبی در حال انفجار نبود.در آن زمان این تنها قطعه ای از پازل تایید شده برای تایید این مدل بود.دانشمندان مجبور به یافتن همدم ستاره بودند که بر طبق محاسبات باید یک جسم داغ و فشرده بود.
با این هدف گروه مجموعه ای از مشاهدات تلسکوپ فضایی هابل را بدست آورد که در سال 2013 و به تازگی در هفت آگوست به نمایش داده شده بود.تصاویر در ماورا پنفش بدست آمده بود جایی که همدم ستاره انتظار می رفت باشد و باید بطور واضح قابل مشاهده باشد.در تصاویر جدید از منطقه ابرنواختر یک نقطه منبع بطور واضح تشخیص داده شد.
رهبری مطالعات جدید هابل می گوید یکی از هیجان انگیز ترین لحظات در حرفه من زمانی بود که من تصاویر جدید ارسال شده از هابل را نمایش دادم و دیدم شی آنجا ست.جایی که ما تمام مدت پیش بینی می کردیم آنجا باشد.
وقتی که جسم دارای خواص پیش بینی شده مدل حال بود به هیجان دانشمندان افزود.از نظر دانشمدان تشخیص آن به علت وجود تعداد دیگری از منابع الوده بعید بود.
مشاهدات بیشتر هابل در مقیاس نوری به وسیله یک تیم اروپایی بدست آمد.زمانی که اطلاعات بیشتر فراهم شد به تشخیص اعتبار وجود ستاره همدم کمکی فراهم نکرد بلکه همچنین اطلاعات مهمی برای بهبود مدل های اصلی ستاره های دوتایی فراهم کرد که توسط تیم پیشنهاد شده بود.این یک فرصت منحصر به فرد برای یک مطالعه دقیق از اجداد یک ابرنواختر است.نتایج پیامد های مهمی از درک ما از تکامل ستاره ای و ارتباط آن با خواص ابرنواختر ها خواهد داشت.
ترجمه رامین فخاری
سوال اینکه چگونه ستاره های پرجرم عمر کوتاهشان را زمانی که تبدیل به ابرنواختر می شوند سپری می کنند مورد توجه ستاره شناسان است.بر طب تئوری استاندارد که تنها بروی ستاره های مجرد قابل اجرا است،تنها ستاره های سرد و گسترش یافته(ابر غول های قرمز)یا آبی و گرم(ولف رایه)قادر هستند تا تبدیل به ابرنواختر شوند.در هر حال شواهد در حال رشد پیشنهاد می دهد که بیشتر ستاره های بسیار پرجرم تنها نیستند بلکه به یک سیستم دوتایی با فعل و انفعالات شدید تعلق دارند.مراحل انتقال جرم بین اعضای سیستم های دوتایی در مسیر تکامل ستاره ها تاثیر گذار است.به این معنی که بسیاری از سناریوهای بالقوه برای مراحل نهایی اجداد ابرنواختر ها وجود دارد.
ابرنواختر SN 2011dh که در سال 2011 در کهکشان گرداب M51 در فاصله 24 میلیون سال نوری زمین قرار دارد به وقوع پیوست،بعنوان یک مثال خوب که به وسیله تئوری استاندارد قابل توضیح نیست معرفی شد.به نظر می رسد که یک ستاره ابر غول زرد در محل ابرنواختر در تصویر بدست آمده از قبل از انفجار تشخیص داده شده باشد،اما ستاره های غول زرد به تنهایی هستند و و قابلیت تبدیل به ابرنواختر را ندارند.بحث پدید آمده در جامعه اختر شناسی در میان کارشناسان مختتلف پیشنهاد می دهد که جد واقعی باید یک ستاره روشن آبی مشاهده نشده مانند یک ستاره ولف رایه باشد.
در هر حال تیم مطالعات نشان داد که این ستاره در حال انفجار باید مانند یک ابرغول زد گسترش یافته باشد و باید متعلق به یک سیستم دوتایی باشد.
در ماه مارس زمانی که تیم ناپدید شدن غول زرد را مشاهده کرد نشان می داد که که آن یک ستاره آبی در حال انفجار نبود.در آن زمان این تنها قطعه ای از پازل تایید شده برای تایید این مدل بود.دانشمندان مجبور به یافتن همدم ستاره بودند که بر طبق محاسبات باید یک جسم داغ و فشرده بود.
با این هدف گروه مجموعه ای از مشاهدات تلسکوپ فضایی هابل را بدست آورد که در سال 2013 و به تازگی در هفت آگوست به نمایش داده شده بود.تصاویر در ماورا پنفش بدست آمده بود جایی که همدم ستاره انتظار می رفت باشد و باید بطور واضح قابل مشاهده باشد.در تصاویر جدید از منطقه ابرنواختر یک نقطه منبع بطور واضح تشخیص داده شد.
رهبری مطالعات جدید هابل می گوید یکی از هیجان انگیز ترین لحظات در حرفه من زمانی بود که من تصاویر جدید ارسال شده از هابل را نمایش دادم و دیدم شی آنجا ست.جایی که ما تمام مدت پیش بینی می کردیم آنجا باشد.
وقتی که جسم دارای خواص پیش بینی شده مدل حال بود به هیجان دانشمندان افزود.از نظر دانشمدان تشخیص آن به علت وجود تعداد دیگری از منابع الوده بعید بود.
مشاهدات بیشتر هابل در مقیاس نوری به وسیله یک تیم اروپایی بدست آمد.زمانی که اطلاعات بیشتر فراهم شد به تشخیص اعتبار وجود ستاره همدم کمکی فراهم نکرد بلکه همچنین اطلاعات مهمی برای بهبود مدل های اصلی ستاره های دوتایی فراهم کرد که توسط تیم پیشنهاد شده بود.این یک فرصت منحصر به فرد برای یک مطالعه دقیق از اجداد یک ابرنواختر است.نتایج پیامد های مهمی از درک ما از تکامل ستاره ای و ارتباط آن با خواص ابرنواختر ها خواهد داشت.
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
پاسخحذف